وقتي كسي نيست كه به او فكر كني به آسمان نگاه كن
زيرادرآسمان كسى هست كه به توفكركند
اگر خداوند ؛ یک روز ارزوی انسان را براورده میکرد من بی گمان
دوباره دیدن تو را ارزو میکردم و تو نیز هرگز ندیدن مرا انگاه
نمیدانم براستی خداوند کدامیک را می پذیرفت
وقتي اومد نفهميدم!
وقتي كه بود نفهميدم!
همش ميگفت حواست باشه خيلي زود دير ميشه!
وقتي رفت تازه معني اين جمله رو فهميدم:
ناگهان چه زود دير ميشود...!
چه ساده بودم که گمان میکردم به دورم می گردند
کسانی که دورم میزدند ...
راديوميگويد:آمارتصادفات خيلى بالاست!
پس چرامن تصادفأهم تورانميبينم؟
بازهم آماردروغ؟!
مَـن فـَـرامــوش نَـکـــرده ام ...
مَــن از نَـهــایــتِـــــ درد بـه بـــی حـسـّــی رسـیـــده ام . .
دلتنگم از اين لبخندهاي خشک ،
احوالپرسي هاي معمولي !
چشمانِ من تصويري از جنسِ تو ميخواهد . . .
بوی مهربانی میآید
کجا ایستاده ای ؟ در مسیر باد !؟
جای خالیت را نفس عمیق می کشم ...
عطرت از تو باوفا تر است !
موسيقي دوريت راچه كسي مي سرايدكه صداي سكوتش همه هستي ام رافراگرفته...
گاهي فرار ميكنم از فكر كردن به تو مثل رد كردن آهنگي كه خيلي دوسش دارم.
ديگه فرصتي براي پيامك نيست دست واژه ها را ميگيرم
و بديدنت ميآيم. دلتنگيت در هيچ پيامي نميگنجد.
به دروغ گفته ام
به خوابم می آیی
تا چشمانم
دمی پلک بر هم بگذارند
باورش سخته هنوزم که تو رفتی از کنارم
خط کشیدی روی فردا ، بی تو فردایی ندارم
کاش دستی از فراسوی افق ، گوش سنگین زمان را می کشید
هم زبانی می رسید از راه دور ، طعم تنها بودنم را می چشید
غصه ی محترم :
لطفا مزاحم تنهایی من نشو ، حالا که عشقم ترکم کرده قلدری میکنی ؟
از ما تنهاتر گیر نیاوردی ؟
آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم
من نمیخواهم،بیا ساقی تماشایت کنم
بیقرارم ساقی از میخانه بیرونم مکن
کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم . .
نتوان ترک تو ای قبله دلها کردن / که محال است دگر مثل تو پیدا کردن . . .
دير باريدى باران ...
دير...
من مدت هاست در حجم نبودن كسى خشكيده ام...
فعلا دلتنگي تنها نصيب من از ھمه ي زيبايي هاي اوست...
سنگهايى كه من از ياد تو بر دل ميزدم خانه اى ميشد اگر خانه بنا ميكردم!
جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !
همش حواسم پرت توست، چه كردي بامن كه در تمام زندگيم رد توست
دلم ماند كنارت بي ترنم چشمانت، ميروم با دلي شكسته
سينه اي غبار گرفته، بدون هيچ دلگيري از تو، ولي بازم هميشه به يادتو
دلم برایت تنگ شده است ، چه از طول ، چه از عرض و چه
از ارتفاع ، می دانم تقصیر تو نیست ، قطعا تقصیر اشکال هندسی ست ...
روزي از عشق خودم را حلق آويز مي كنم و آخرين آرزوي من اين است در روي طناب اسم
تو را حك كنم تا حداقل در مرگم فكر كنم هميشه در كنارت خواهم بود
سخت ترین دو راهی ، دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است
گاهی کامل فراموش میکنی و بعد میبینی که باید منتظر میماندی
و گاهی
آنقدر منتظر میمانی تا وقتی که میفهمیزودتر از اینها باید فراموش میکردی . . .
يه وقتهايى هست كه جواب همه نگرانى ما ميشه
يه جمله كه ميكوبن تو صورتمون "بهم گير نده" !!!
در لحظه لحظه ي دلتنگي، تو با يادت داري با من مي جنگي
دردم اين نيست كه او عاشق نيست. دردم اين نيست كه
معشوق من از عشق تهي ست. دردم اينست كه با ديدن اين سردي ها من چرا دل بستم؟
لياقتت همون گوسفندايى هستن كه هرشب ميشمرى تا خوابت
ببره نه اون شب بخيرى كه من هرشب بهت ميگفتم!
رفتن بهانه نميخواهد بهانه هاى ماندن ك تمام شوند كافيست...
ابر بهارانيست براي خود اين دلم، هرشب در خفقانيست دلم،
دعا ميكنم هر شب و روز مرگ را ببيند اين دلم
اين روزها همه ميرن اگه كسى اومد تعجب كنين... مشكوك ميزنه !
اون لحظه كه گفتي؛ يكي بھتر از تورو پيدا كردم، ياد اون
روزايي افتادم كه به 100تا بهتر از تو گفتم من بھترينو دارم
هيچ انتظارى از كسى ندارم! اين نشانه قدرت من نيست؛
مسئله خستگى از اعتمادهاى شكسته است!
گرسنه ام گذاشتى تا حريصم كنى اما ندانستى كه يك
عاشق گرسنه حريص كه شود به هر آغوشى چنگ ميزند...
چه بي رحمانه.....تمام آرزوهاي كودكي مان را به دار قصاص آويختيم!
زهرجا بگذرد تابوت من غوغا به پا خيزد / چه سنگين ميرود اين مرده از بس ، آرزو دارد
گناهش گردن خودش...آن روز... روزه بودم که حسرت داشتنش را خوردم...
نمیدونم هر وقت زنگ میزنم طرف میگه: مشترک مورد نظر
در دسترس نیست اما مشترکی که مورد نظرم نیست همیشه در دسترسه...
يه وقتهايى هم هست كه جواب همه نگرانى ات ميشه
يك جمله كه ميكوبن تو صورتت بهم گير نده!!!!
تنها در اين دهكده ي كوهستاني شاخه ها را ميشكنم و به آتش
مي سپارم،به اين اميد كه اشكال دود تنهايم نگذارند.
فكر نكن تو دنيا تنهايي،بلكه فكر كن يه تنها هست كه تو براش يه دنيايي.!
کاش هر انسانی یک غالب دل داشت تا این همه دلها تند تنگ نشود...!!!
مــــرا از بـنــد آویــــزان کـنـیــد !
ســــر و تـــه ....!
شــایـد فـکــــرش از ســرم بـیـفـتـــد ... !!!
انگشتت فقط جای یک حلقه دارد ، دلت را ، دست به دست می کنی برای چه ...
زیر باران گریه می کردم آرام و بیصدا تو چتر را بالای سرم گرفتی
اما همچنان گونه های من خیس از گریه ماند ...!